وقتی دختر بچه بودم از آب می ترسیدم. آنقدر نمی ترسم که وارد آن نشوم، اما هرگز اولین کسی نخواهم بود که این کار را انجام دهم. خانواده و دوستانم را قربانی می‌کنم، بی‌صدا منتظر چند ضربه می‌شوم تا ببینم آیا آنها توسط یک کوسه خورده شده‌اند یا توسط یک گودال غافلگیرکننده به هسته زمین مکیده شده‌اند - حتی در دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و نهرهای ایالت من - ورمونت، جایی که به طرز غم انگیزی بدون خط ساحلی شور گیر کرده ایم. بعد از اینکه صحنه امن به نظر می‌رسید، با احتیاط به آنها ملحق می‌شدم، فقط در این صورت می‌توانستم با خیال راحت از آب لذت ببرم.

اگرچه ترس من از آب در نهایت به کنجکاوی تبدیل شد و به دنبال اشتیاق عمیق به اقیانوس و ساکنان آن، آن دختر کوچولو مطمئناً هرگز انتظار نداشت که خود را در مراسم سه روزه هفته اقیانوس کاپیتول هیل در واشنگتن دی سی بیابد. در ساختمان رونالد ریگان و مرکز تجارت بین المللی. در CHOW، همانطور که معمولاً به آن اشاره می‌شود، متخصصان برجسته در همه رشته‌های حفاظت از دریا گرد هم می‌آیند تا پروژه‌ها و ایده‌های خود را ارائه کنند و در مورد مشکلات و راه‌حل‌های بالقوه وضعیت فعلی دریاچه‌ها و سواحل بزرگ ما بحث کنند. سخنرانان باهوش، پرشور، تحسین برانگیز و الهام بخش برای جوانی مثل من در هدف مشترکشان برای حفظ و حفاظت از اقیانوس بودند. به عنوان یک دانشجوی کالج/کارآموز تابستانی که در کنفرانس حضور داشتم، یک هفته را با تب و تاب یادداشت برداری از هر سخنران گذراندم و سعی کردم تصور کنم که چگونه می توانم به جایی که امروز هستند برسم. وقتی روز پایانی فرا رسید، گرفتگی دست راستم و دفترچه یادداشتم که به سرعت پر می‌شد تسکین یافتند، اما از دیدن پایان این‌قدر نزدیک ناراحت شدم. 

پس از پنل پایانی روز پایانی CHOW، کریس ساری، رئیس و مدیر عامل بنیاد ملی پناهگاه دریایی روی صحنه رفت تا هفته را به پایان برساند و برخی از موتیف‌هایی را که در طول هر بحث به آن توجه کرده بود، جمع کند. چهار موردی که او به دست آورد عبارت بودند از توانمندسازی، مشارکت، خوش بینی و پشتکار. اینها چهار مضمون عالی هستند – آنها پیامی عالی ارسال می کنند و در واقع آنچه را که به مدت سه روز در آن آمفی تئاتر ساختمان رونالد ریگان مورد بحث قرار گرفت را به تصویر می کشند. با این حال، من یکی دیگر را اضافه می کنم: داستان سرایی. 

image2.jpeg

کریس ساری، رئیس و مدیر عامل بنیاد ملی پناهگاه دریایی

بارها و بارها از داستان سرایی به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارها برای ترغیب مردم به توجه به محیط زیست و حفاظت از اقیانوس یاد می شود. جین لوبچنکو، مدیر سابق NOAA، و یکی از ماهرترین و الهام‌بخش‌ترین دانشمندان محیط‌زیست زمان ما، نیازی به داستان گفتن ندارد تا مخاطبان پر از آدم‌های اقیانوسی به حرف‌های او گوش دهند، اما او این کار را انجام داد و داستان را تعریف کرد. دولت اوباما در حال التماس است تا او را به ریاست NOAA برساند. با انجام این کار، او با همه ما رابطه برقرار کرد و قلب همه ما را به دست آورد. نماینده کنگره، جیمی پانتا، با گفتن داستان گوش دادن به خنده های دخترش در حالی که آنها بازی فوک ها را در ساحل تماشا می کردند، همین کار را کرد - او با همه ما ارتباط برقرار کرد و خاطرات شادی را به یاد آورد که همه ما می توانیم به اشتراک بگذاریم. پاتریک پلتنیکف، شهردار جزیره کوچک سنت جورج در آلاسکا، توانست از طریق داستان خانه کوچک جزیره‌ای خود که شاهد کاهش جمعیت فوک‌ها بود، به همه مخاطبان دسترسی پیدا کند، حتی اگر اکثریت قریب به اتفاق ما هرگز نام سنت جورج را نشنیده‌ایم، و احتمالاً حتی نمی توان آن را تصویر کرد درک کیلمر، نماینده کنگره، با داستان خود درباره قبیله ای بومی که در سواحل Puget Sound زندگی می کنند و تنها در طول یک نسل بیش از 100 یارد سطح دریا را تجربه می کنند، ما را شگفت زده کرد. کیلمر به حضار گفت: "این بخشی از کار من است که داستان های آنها را بگویم." مطمئناً می توانم بگویم که همه ما متاثر شده بودیم و آماده بودیم که به این قبیله کمک کنیم تا سطح آب دریا را کند کند.

CHOW panel.jpg

میز گرد کنگره با سناتور وایت هاوس، سناتور سالیوان و نماینده کیلمر

حتی سخنرانانی که از خود داستان نمی گفتند به ارزش داستان ها و قدرت آنها در ارتباط با مردم اشاره کردند. تقریباً در پایان هر پانل، این سؤال مطرح شد: "چگونه می‌توانید نظرات خود را به افراد طرف مقابل یا افرادی که نمی‌خواهند گوش دهند، منتقل کنید؟" پاسخ همیشه این بود که راهی برای برقراری ارتباط با آنها پیدا کنیم و آن را به مسائلی که برای آنها اهمیت می‌دهند، بیاوریم. ساده ترین و موثرترین راه برای انجام این کار همیشه از طریق داستان است. 

داستان‌ها به افراد کمک می‌کنند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند - به همین دلیل است که ما به عنوان یک جامعه وسواس زیادی نسبت به رسانه‌های اجتماعی داریم و دائماً یکدیگر را در مورد لحظات کوچک آنچه در زندگی‌مان می‌گذرد به‌روزرسانی می‌کنیم، حتی گاهی اوقات دقیقه به دقیقه. من فکر می‌کنم که می‌توانیم از این وسواس آشکاری که جامعه ما دارد درس بگیریم و از آن برای ارتباط با مردم از سراسر راهرو و کسانی که شدیداً تمایلی به گوش دادن به نظرات ما ندارند استفاده کنیم. کسانی که علاقه ای به شنیدن فهرست لباسشویی ایده آل های متضاد شخص دیگری ندارند، ممکن است به داستان شخصی آن شخص علاقه مند شوند، به جای فریاد زدن، نظرات آنها را به تصویر بکشد، و وجه اشتراک آنها را به جای آنچه آنها را متمایز می کند، آشکار کند. همه ما چیزهای مشترکی داریم - روابطمان، احساساتمان، مبارزاتمان، و امیدهایمان - این برای شروع به اشتراک گذاشتن ایده ها و برقراری ارتباط با فرد دیگر کافی است. مطمئنم شما هم یک بار از شنیدن صحبت های شخصی که تحسینش می کنید، هیجان زده و عصبی شده اید. شما نیز زمانی رویای زندگی و کار در شهری را داشته اید که هرگز در آن نرفته اید. شما هم ممکن است یک بار از پریدن به داخل آب ترسیده باشید. ما می توانیم از آنجا بسازیم.

با داستان هایی در جیب و ارتباطات شخصی با افراد واقعی، هم مشابه و هم متفاوت با من، آماده هستم که به تنهایی وارد آب شوم - کاملاً بدون ترس و اول سر.

image6.jpeg  
 


برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دستور کار امسال، بازدید کنید CHOW 2017.