من هشتم و نهم مارس را در پونتارناس، کاستاریکا برای یک کارگاه آموزشی در آمریکای مرکزی گذراندم تا ظرفیت وزارتخانه‌های خارجه را که در پاسخ به درخواست قطعنامه 8/9 مجمع عمومی سازمان ملل متحد (UNGA) برای مذاکره در مورد یک سند حقوقی جدید برای رسیدگی به این موضوع بودند، توسعه دهند. حفاظت و استفاده پایدار از تنوع زیستی فراتر از صلاحیت های ملی (BBNJ) تحت کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها و کمک به جامعه جهانی در اجرای اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (به ویژه SDG69 در اقیانوس). 

PUNTARENAS2.jpg

برای یک لقمه چطور؟ ترجمه: ما به دولتمردان کمک می‌کردیم تا آماده مذاکره درباره نحوه محافظت از گیاهان و حیواناتی باشند که خارج از کنترل قانونی هر ملتی در اعماق و روی سطح ضرب المثل دریاهای آزاد هستند! جایی که دزدان دریایی هستند…

در این کارگاه نمایندگان پاناما، هندوراس، گواتمالا و البته میزبان ما کاستاریکا حضور داشتند. علاوه بر این کشورهای آمریکای مرکزی، نمایندگانی از مکزیک و چند نفر از کشورهای حوزه کارائیب در آنجا حضور داشتند.

71 درصد از سطح سیاره ما اقیانوس است و 64 درصد آن را دریاهای آزاد تشکیل می دهد. فعالیت های انسان در فضاهای دو بعدی (سطح دریا و کف دریا) و همچنین فضاهای سه بعدی (ستون آب و زیر خاک بستر دریا) دریاهای آزاد رخ می دهد. UNGA درخواست یک سند حقوقی جدید کرد زیرا ما یک مرجع ذیصلاح واحد مسئول مناطق BBNJ، هیچ سندی برای همکاری بین المللی، و هیچ روش کاملاً مشخصی برای تشخیص نحوه به اشتراک گذاشتن مناطق BBNJ به عنوان میراث مشترک برای همه در منطقه نداریم. سیاره (نه فقط کسانی که می توانند بروند و آن را ببرند). مانند بقیه اقیانوس ها، دریاهای آزاد توسط تهدیدهای شناخته شده و در حال تجمع و فشارهای انسانی تهدید می شوند. فعالیت های انسانی منتخب در دریاهای آزاد (مانند ماهیگیری یا معدن یا کشتیرانی) توسط سازمان های بخشی خاص مدیریت می شود. آنها فاقد رژیم های قانونی یا اختیارات منسجم هستند و مطمئناً هیچ سازوکاری برای هماهنگی و همکاری بین بخشی ندارند.

سخنرانان موضوعی، مطالعات موردی و بحث های میزگرد ما چالش ها را تأیید کردند و راه حل ها را مورد بحث قرار دادند. ما زمانی را صرف صحبت در مورد به اشتراک گذاری منافع منابع ژنتیکی دریایی، ظرفیت سازی، انتقال فناوری دریایی، ابزارهای مدیریت مبتنی بر منطقه (شامل مناطق حفاظت شده دریایی فراتر از صلاحیت ملی)، ارزیابی اثرات زیست محیطی، و مسائل مقطعی (از جمله اجرای معتبر، انطباق و اختلاف) کردیم. وضوح). اساساً، سؤال این است که چگونه می توان انعام دریاهای آزاد (معلوم و ناشناخته) را به روش هایی تخصیص داد که به یک میراث مشترک جهانی می پردازد. مفهوم کلی نیاز به مدیریت استفاده و فعالیت ها به گونه ای بود که امروز منصفانه و برای نسل های آینده عادلانه باشد.

من به آنجا دعوت شدم تا در مورد دریای سارگاسو و نحوه "مدیریت" آن به عنوان منطقه ای فراتر از صلاحیت کشور صحبت کنم. دریای سارگاسو در اقیانوس اطلس قرار دارد و تا حد زیادی توسط چهار جریان اقیانوسی قابل توجهی تعریف شده است که چرخشی را تشکیل می دهند که در آن تشک های بزرگ سارگاسوم رشد می کنند. دریا خانه مجموعه ای از گونه های مهاجر و سایر گونه ها برای بخشی یا تمام چرخه زندگی خود است. من در کمیسیون دریای سارگاسو نشسته‌ام و به راه‌هایی که در پیش گرفته‌ایم افتخار می‌کنیم. 

BBNJ Talk_0.jpg

ما قبلاً تکالیف خود را انجام داده‌ایم و در مورد تنوع زیستی منحصربه‌فرد دریای سارگاسو تحقیق علمی خود را مطرح کرده‌ایم. ما وضعیت آن را ارزیابی کرده‌ایم، فعالیت‌های انسانی را فهرست‌بندی کرده‌ایم، اهداف حفاظتی خود را بیان کرده‌ایم و یک برنامه کاری برای پیگیری اهداف خود در قلمرو خود تعریف کرده‌ایم. ما در حال حاضر در تلاش هستیم تا جایگاه ویژه خود را با نهادهای ذیربط و ذیصلاحی که با شیلات، گونه های مهاجر، کشتیرانی، استخراج از بستر دریا، کابل های کف دریا و سایر فعالیت ها سر و کار دارند (بیش از 20 سازمان بین المللی و بخشی از این قبیل) به رسمیت بشناسیم. و اکنون، ما در حال تحقیق و نگارش طرح سرپرستی خود برای دریای سارگاسو، اولین "برنامه مدیریت" برای یک منطقه دریای آزاد هستیم. به این ترتیب، تمام بخش ها و فعالیت ها در دریای سارگاسو را پوشش خواهد داد. علاوه بر این، چارچوبی جامع برای حفاظت و استفاده پایدار از این اکوسیستم نمادین که به طور کامل فراتر از هر صلاحیت ملی قرار دارد، ارائه خواهد کرد. مسلماً، کمیسیون هیچ اختیار مدیریت قانونی ندارد، بنابراین ما فقط به دبیرخانه خود راهنمایی خواهیم کرد و به امضاکنندگان بیانیه همیلتون که منطقه همکاری دریایی رسمی سارگاسو و کمیسیون خود را تأسیس کرد، مشاوره خواهیم داد. این دبیرخانه و امضاکنندگان خواهند بود که باید سازمان‌های بین‌المللی و بخشی را متقاعد کنند که از این توصیه‌ها پیروی کنند.

درس های آموخته شده از مطالعه موردی ما (و سایر موارد)، و همچنین پشتوانه منطقی برای مذاکره یک ابزار جدید، واضح است. این کار آسانی نخواهد بود. سیستم فعلی حداقل ساختارهای نظارتی به طور پیش فرض به نفع کسانی است که منابع مالی و فناوری بیشتری دارند. همچنین چالش‌های ارتباطی، نظارتی و دیگر چالش‌های موجود در سیستم فعلی ما وجود دارد. 

برای شروع، «مقامات ذی صلاح» اندکی وجود دارد و هماهنگی یا حتی ارتباط کمی بین آنها وجود دارد. در بسیاری از این سازمان‌های بین‌المللی و بخشی، همان دولت‌های ملی حضور دارند. با این حال، هر سازمانی الزامات معاهداتی خاص خود را برای اقدامات حفاظتی، فرآیند و معیارهای تصمیم گیری دارد. 

علاوه بر این، گاهی اوقات نمایندگان هر ملتی در هر سازمان متفاوت هستند که منجر به مواضع و اظهارات متناقض می شود. به عنوان مثال، نماینده یک کشور در IMO و نماینده آن کشور در ICCAT (سازمان مدیریت ماهی تن و گونه های مهاجر) دو فرد متفاوت از دو آژانس مختلف با دستورالعمل های مختلف خواهند بود. و برخی از دولت‌های ملی در برابر رویکردهای اکوسیستمی و احتیاطی کاملاً مقاوم هستند. برخی از سازمان‌ها بار اثبات اشتباه را بر عهده دارند - حتی از دانشمندان، سازمان‌های غیردولتی و مدافعان دولت‌های ملی می‌خواهند نشان دهند که ماهیگیری یا کشتیرانی اثرات منفی دارد - به جای اینکه بپذیرند که تأثیر منفی باید به نفع همه کاهش یابد.

عکس گروهی Small.jpg

برای مطالعه موردی خود، یا در این ابزار جدید، ما در حال تضاد بر سر حقوق استفاده پایدار از تنوع زیستی هستیم. از یک طرف ما تنوع زیستی، تعادل اکوسیستم ها، مزایا و مسئولیت های مشترک و حل تهدیدات پزشکی همه گیر را داریم. از سوی دیگر، ما به دنبال حمایت از مالکیت معنوی هستیم که منجر به توسعه محصولات و سود می شود، چه برگرفته از حق حاکمیت باشد و چه از حقوق مالکیت خصوصی. و به این ترکیب اضافه کنید که برخی از فعالیت‌های انسانی ما در دریاهای آزاد (به‌ویژه ماهیگیری) در حال حاضر بهره‌برداری ناپایدار از تنوع زیستی را به شکل فعلی‌شان تشکیل می‌دهند و باید از آن خارج شوند.

متأسفانه، کشورهایی که مخالف ابزار جدیدی برای مدیریت تنوع زیستی فراتر از صلاحیت‌های ملی هستند، عموماً منابعی را دارند که هر زمان که می‌خواهند، آنچه را که می‌خواهند بردارند: استفاده از خصوصی‌های مدرن (دزدان دریایی) که توسط کشورهای خود حمایت می‌شوند، همانطور که در 17، 18 و قرن 19. به همین ترتیب، این کشورها با هیأت‌های بزرگ، آماده و دارای منابع خوب با اهداف روشنی که از منافع فردی آنها حمایت می‌کند، به مذاکره می‌رسند. بقیه دنیا باید بایستند و حساب شوند. و شاید تلاش اندک ما برای کمک به سایر کشورهای در حال توسعه کوچکتر برای آماده شدن سودهای مالی را به همراه داشته باشد.