در طول سفرم در کاوش و برنامه ریزی آینده ام در زمینه حفاظت از دریا، همیشه با این سوال دست و پنجه نرم کرده ام که "آیا امیدی هست؟" من همیشه به دوستانم می گویم که من حیوانات را بیشتر از انسان ها دوست دارم و آنها فکر می کنند این یک شوخی است، اما واقعیت دارد. انسان ها قدرت زیادی دارند و نمی دانند با آن چه کنند. پس… امیدی هست؟ من می دانم که ممکن است اتفاق بیفتد، اقیانوس های ما می توانند با کمک انسان ها دوباره رشد کنند و سالم شوند، اما آیا این اتفاق خواهد افتاد؟ آیا انسان ها از قدرت خود برای کمک به نجات اقیانوس های ما استفاده خواهند کرد؟ این یک فکر ثابت هر روز در سر من است. 

من همیشه سعی می کنم به این فکر کنم که چه چیزی باعث این عشق در من به کوسه ها شد و هرگز نمی توانم کاملاً به یاد بیاورم. زمانی که دبیرستان بودم، تقریباً زمانی که علاقه بیشتری به کوسه‌ها داشتم و اغلب می‌نشستم و مستندهایی درباره آنها تماشا می‌کردم، به یاد می‌آورم که درک من از آنها تغییر کرد. از همان ابتدا که طرفدار کوسه بودم، دوست داشتم تمام اطلاعاتی را که یاد می‌گرفتم به اشتراک بگذارم، اما به نظر می‌رسید هیچ‌کس نمی‌دانست که چرا اینقدر به آنها اهمیت می‌دهم. به نظر می‌رسید که دوستان و خانواده من هیچ‌وقت متوجه تأثیری که بر جهان دارند، نبودند. زمانی که برای کارآموزی در بنیاد اقیانوس درخواست دادم، این تنها مکانی نبود که بتوانم تجربه کسب کنم تا در رزومه خود قرار دهم. این مکانی بود که امیدوارم بتوانم خودم را بیان کنم و در کنار افرادی باشم که اشتیاق مرا درک کرده و به اشتراک می گذارند. می دانستم که این زندگی من را برای همیشه تغییر می دهد.

دومین هفته حضورم در بنیاد اقیانوس، فرصتی برای شرکت در هفته اقیانوس کاپیتول هیل در واشنگتن دی سی در ساختمان و مرکز تجارت بین المللی رونالد ریگان به من داده شد. اولین پانلی که من در آن شرکت کردم "تغییر بازار جهانی غذاهای دریایی" بود. در اصل، من برای شرکت در این پانل برنامه ریزی نکرده بودم زیرا لزوماً علاقه من را برانگیخته بود، اما بسیار خوشحالم که این کار را انجام دادم. من توانستم صحبت های خانم پاتیما تونگ پوچایاکول، یکی از بنیانگذاران شبکه ارتقای حقوق کار، را در مورد برده داری که در کشتی های ماهیگیری در خارج از کشور اتفاق می افتد، بشنوم. باعث افتخار بود که به کارهایی که آنها انجام داده اند گوش کنم و در مورد مسائلی که من کاملاً از آنها آگاه نبودم یاد بگیرم. ای کاش می توانستم او را ملاقات کنم، اما با این وجود، این تجربه ای است که هرگز فراموش نمی کنم و برای همیشه آن را گرامی خواهم داشت.

پانلی که من برای آن بسیار هیجان زده بودم، پانل "وضعیت حفاظت از کوسه و پرتو" بود. اتاق شلوغ و پر از انرژی فوق العاده بود. سخنران افتتاحیه مایکل مک کال، نماینده کنگره بود و باید بگویم، سخنرانی او و نحوه صحبت او در مورد کوسه ها و اقیانوس های ما چیزی است که هرگز فراموش نمی کنم. مامانم همیشه به من میگه 2 چیز هست که فقط با کسی در موردش صحبت نمیکنی و اون دین و سیاسته. همانطور که گفته شد، من در خانواده‌ای بزرگ شدم که سیاست هرگز واقعاً چیز مهمی نبود و موضوع چندانی در خانواده ما نبود. توانایی گوش دادن به مک کال نماینده کنگره و شنیدن اشتیاق در صدای او در مورد چیزی که عمیقاً به آن اهمیت می دهم، باورنکردنی شگفت انگیز بود. در پایان پنل، اعضای پنل به چند سوال حضار پاسخ دادند و به سوال من پاسخ داده شد. از آنها پرسیدم "آیا امیدی دارید که تغییری رخ دهد؟" همه اعضای پانل پاسخ مثبت دادند و اگر باور نداشتند امکان تغییر وجود دارد، کاری را که انجام می دهند، انجام نمی دهند. پس از پایان جلسه، توانستم با لی کروکت، مدیر اجرایی صندوق حفاظت از کوسه ها ملاقات کنم. از او درباره پاسخش به سوالم به همراه تردیدهایی که دارم پرسیدم و او با من در میان گذاشت که اگرچه سخت است و کمی طول می کشد تا تغییری را ببینیم، اما این تغییرات آن را ارزشمند می کند. او همچنین گفت که چیزی که او را نگه می دارد این است که در مسیر رسیدن به هدف نهایی برای خود اهداف کوچکتری ایجاد کند. پس از شنیدن آن، من برای ادامه دادن تشویق شدم. 

تصویر از iOS (8).jpg


در بالا: پانل "حفاظت از نهنگ در قرن بیست و یکم".

از آنجایی که من بیشترین علاقه را نسبت به کوسه ها دارم، آنقدر که می توانستم برای یادگیری در مورد حیوانات بزرگ دیگر وقت صرف نکرده ام. در هفته اقیانوس کاپیتول هیل، توانستم در پانل حفاظت از نهنگ شرکت کنم و چیزهای زیادی یاد گرفتم. من همیشه می دانستم که بیشتر حیوانات دریایی، اگر نگوییم همه، به نوعی به دلیل فعالیت های انسانی در معرض خطر هستند، اما جدا از شکار غیرقانونی، کاملا مطمئن نبودم که چه چیزی این موجودات باهوش را به خطر می اندازد. دکتر مایکل مور، دانشمند ارشد، توضیح داد که یک مشکل بزرگ در نهنگ ها این است که آنها اغلب در تله های خرچنگ گیر می کنند. با فکر کردن به آن، نمی‌توانستم تصور کنم که به کسب و کارم فکر کنم و از ناکجاآباد درگیر شوم. آقای Keith Ellenbogen، عکاس زیر آب، برنده جایزه، تجربیات خود را در عکس گرفتن از این حیوانات توضیح داد و شگفت انگیز بود. من عاشق این بودم که او در ابتدا از ترسش صادق بود. اغلب وقتی می شنوید که حرفه ای ها در مورد تجربیات خود صحبت می کنند، آنها در مورد ترسی که در زمان شروع و زمانی که او تجربه کرده اند صحبت نمی کنند، این به من امید داد که شاید روزی بتوانم آنقدر شجاع باشم که نزدیک این بزرگ باشم. حیوانات باشکوه پس از گوش دادن به صحبت های آنها در مورد نهنگ ها، این باعث شد که احساس عشق بیشتری نسبت به آنها داشته باشم. 

پس از اولین روز طولانی در کنفرانس، این فرصت شگفت‌انگیز به من داده شد تا در مراسم جشن هفته اقیانوس کاپیتول هیل، که با نام «اوشن پروم» نیز شناخته می‌شود، در آن شب شرکت کنم. با یک پذیرایی کوکتل در سطح پایین شروع شد، جایی که من اولین صدف خام خود را امتحان کردم. طعمی اکتسابی بود و طعمی شبیه اقیانوس داشت. مطمئن نیستم در مورد آن چه احساسی دارم همانطور که مردم ناظر من هستند، من اطرافم را مشاهده کردم. از لباس های مجلسی بلند بلند گرفته تا لباس های کوکتل ساده، همه عالی به نظر می رسیدند. همه به قدری روان با هم تعامل داشتند که به نظر می رسید من در یک جلسه دبیرستان هستم. بخش مورد علاقه من، عاشق کوسه بودن، حراج های بی صدا بود، به خصوص کتاب کوسه. اگر یک دانشجوی شکست خورده نبودم، پیشنهاد را رد می کردم. همانطور که شب ادامه داشت، من با افراد زیادی آشنا شدم و بسیار سپاسگزار بودم، و همه چیز را به عهده گرفتم. لحظه ای که هرگز فراموش نمی کنم زمانی است که دکتر نانسی نولتون افسانه ای و شگفت انگیز مورد تجلیل قرار گرفت و جایزه یک عمر دستاورد را به او اهدا کرد. گوش دادن به صحبت های دکتر نولتون در مورد کارش و چیزهایی که او را ادامه می دهد، به من کمک کرد تا به خوبی و مثبت بودن آن پی ببرم زیرا اگرچه کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد، اما ما راه طولانی را پیموده ایم. 

NK.jpg


عکس بالا: دکتر نانسی نولتون جایزه خود را می پذیرد.

تجربه من فوق العاده بود. این تقریباً مانند یک جشنواره موسیقی با یک دسته از افراد مشهور بود، بسیار شگفت انگیز است که توسط افراد زیادی احاطه شده باشید که برای ایجاد تغییر تلاش می کنند. اگرچه، این فقط یک کنفرانس است، اما کنفرانسی است که امید من را بازگرداند و به من تأیید کرد که در مکان مناسب با افراد مناسب هستم. من می دانم که برای ایجاد یک تغییر زمان می برد، اما آن اتفاق خواهد افتاد و من هیجان زده هستم که بخشی از این روند باشم.