توسط سارا مارتین، معاون ارتباطات، بنیاد اقیانوس

پس از کمی بیش از یک سال کار در بنیاد اقیانوس، فکر می‌کنید که من آماده شیرجه زدن هستم... به معنای واقعی کلمه. اما قبل از رفتن به زیر آب، به این فکر می‌کردم که آیا آنقدر درباره بد و زشت یاد گرفته‌ام که نمی‌توانم روی تمام خوبی‌هایی که در اقیانوس وجود دارد تمرکز کنم. پاسخم را به سرعت دریافت کردم، زیرا مربی اسکوبای من به من اشاره کرد که به جای شناور شدن در شگفتی های اطرافم، به شنا کردن ادامه دهم. دهان من باز می شد، به جز این که می دانید، کل چیزی که زیر آب نفس می کشید.

اجازه دهید کمی به عقب برگردم. من در شهر کوچکی در ویرجینیای غربی بزرگ شدم. اولین تجربه ساحلی من، Bald Head Island، NC در دوران راهنمایی بود. من هنوز خاطره روشنی از بازدید از مکان‌های لانه‌سازی لاک‌پشت‌ها، گوش دادن به صدای بچه‌هایی که از شن‌ها بیرون می‌آیند و راهی اقیانوس می‌شوند، دارم. من در سواحل از بلیز تا کالیفرنیا و بارسلونا بوده ام، اما هرگز زندگی زیر دریا را تجربه نکرده ام.

من همیشه می خواستم در ارتباط با مسائل زیست محیطی به عنوان یک شغل کار کنم. بنابراین وقتی موقعیتی در بنیاد اقیانوس باز شد، می دانستم که این شغل برای من است. در ابتدا بسیار زیاد بود، تلاش برای یادگیری همه چیز در مورد اقیانوس و آنچه بنیاد اقیانوس انجام می دهد. سال ها بود که همه در این زمینه کار می کردند و من تازه شروع کرده بودم. نکته خوب این بود که همه، حتی کسانی که خارج از بنیاد اقیانوس بودند، می خواستند دانش و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. من قبلاً هرگز در زمینه ای کار نکرده بودم که اطلاعات آنقدر آزادانه به اشتراک گذاشته شود.

پس از خواندن ادبیات، شرکت در کنفرانس‌ها و سمینارها، تماشای سخنرانی‌ها، صحبت با کارشناسان و یادگیری از کارکنان خود، زمان آن فرا رسید که از قایق به عقب بیفتم و تجربه دست اولی از آنچه در اقیانوس ما اتفاق می‌افتد به دست بیاورم. بنابراین در سفر اخیرم به پلایا دل کارمن، مکزیک، گواهینامه آب آزاد خود را به پایان رساندم.

مربیان من به همه گفتند که به مرجان دست نزنند و چگونه حفاظت بیشتری لازم است. از آنجایی که بودند پدی مربیانی که با آنها آشنایی داشتند پروژه آگاه، اما تصور کمی از هیچ گروه حفاظتی دیگری در منطقه خود و به طور کلی نداشتند. بعد از اینکه به آنها توضیح دادم که برای بنیاد اقیانوس کار می کنم، آنها حتی بیشتر از اینکه به من کمک کنند تا گواهینامه بگیرم و از تجربیاتم برای کمک به گسترش حفاظت از اقیانوس استفاده کنم، هیجان زده شدند. هرچه افراد بیشتر کمک کنند بهتر است!

پس از انجام تمرینات غواصی، مجبور شدم به ساختارهای مرجانی زیبا و گونه های مختلف ماهی که در اطراف شنا می کنند نگاه کنم. ما چند مارماهی خالدار، یک پرتو و تعدادی میگوی کوچک نیز دیدیم. حتی با هم غواصی کردیم کوسه های گاو نر! من آنقدر مشغول بررسی محیط جدیدم بودم که واقعاً متوجه چیزهای بدی بودم که نگران بودم تجربه ام را خراب کند تا اینکه غواص دیگری کیسه پلاستیکی را برداشت.

پس از آخرین غواصی ما، گواهینامه آب آزاد من کامل شد. مربی نظرم را در مورد غواصی از من پرسید و من به او گفتم که اکنون 100% مطمئن هستم که در زمینه کاری مناسب هستم. داشتن این فرصت برای تجربه دست اول برخی از چیزهایی که برای محافظت از آنها بسیار سخت تلاش می کنیم (از خودم، TOF و جامعه اهداکنندگان ما)، آنچه همکارانم به شدت برای آن تحقیق و مبارزه می کنند الهام بخش بود و الهام بخش است. امیدوارم از طریق کارم با بنیاد اقیانوس، بتوانم به مردم الهام بخشم که درباره اقیانوس، مسائلی که با آن مواجه است و آنچه که ما می توانیم به عنوان جامعه ای که به سواحل و اقیانوس برای محافظت از آن اهمیت می دهیم، بیشتر بیاموزیم.

همانطور که سیلویا ارل در ما گفت تصویری"این نقطه شیرین تاریخ است، نقطه شیرین در زمان. هرگز نمی توانستیم آنچه را که می دانیم بدانیم، هرگز فرصتی به اندازه زمان حال برای انجام کاری در مورد آن نخواهیم داشت."