توسط: الکساندرا کربی، کارآموز ارتباطات، بنیاد اقیانوس

عکس از الکساندرا کربی

وقتی در 29 ژوئن 2014 به آزمایشگاه دریایی شولز رفتم، نمی‌دانستم که درگیر چه چیزی هستم. من اهل ایالت نیویورک هستم، در رشته ارتباطات در دانشگاه کرنل تحصیل می کنم و صادقانه می توانم بگویم که در زندگی من، دیدن مزارع باز با گاوهای در حال چرا بیشتر از دیدن حیات دریایی در کنار اقیانوس است. با این وجود، متوجه شدم که در حال حرکت هستم جزیره اپلدور، بزرگترین جزیره از نه جزیره مجمع الجزایر جزایر شولز، در شش مایلی ساحل مین، برای آشنایی با پستانداران دریایی. ممکن است تعجب کنید که چرا یک متخصص ارتباطات از شمال ایالت نیویورک علاقه مند است که دو هفته در مورد پستانداران دریایی وقت بگذارد. خب، این پاسخ ساده است: من عاشق اقیانوس شده ام و متوجه شده ام که حفاظت از اقیانوس واقعا چقدر اهمیت دارد. می‌دانم که راه‌هایی برای رفتن دارم، اما کم کم دارم بیشتر و بیشتر درباره حفاظت از اقیانوس‌ها و ارتباطات علمی یاد می‌گیرم.

من به سمتی می روم که در آن می بینم که دانش خود را از ارتباطات و نوشتن با عشقم به زندگی دریایی و حفاظت از اقیانوس ها ترکیب می کنم. بسیاری از مردم، احتمالاً حتی خود شما، ممکن است به خوبی بپرسند که چگونه شخصی مانند من می تواند اقیانوس را دوست داشته باشد، در حالی که من در معرض بسیاری از جنبه های مختلف زندگی دریایی و رویدادها قرار نگرفته ام. خوب، من می توانم به شما بگویم چگونه. من خودم را در حال خواندن کتاب ها و مقالات در مورد اقیانوس و پستانداران دریایی دیدم. متوجه شدم که در اینترنت برای رویدادهای جاری و مشکلات پیش روی اقیانوس جستجو می کنم. و متوجه شدم که از رسانه های اجتماعی برای بازیابی اطلاعات از سازمان های غیرانتفاعی حفاظت از اقیانوس ها، مانند بنیاد اقیانوس، و سازمان های دولتی مانند NOAA استفاده می کنم. من به اقیانوس فیزیکی دسترسی نداشتم، بنابراین با منابع در دسترس (همه نمونه هایی از ارتباطات علمی) در مورد آن یاد گرفتم.

پس از مراجعه به پروفسور زیست شناسی دریایی کرنل در مورد نگرانی من از ترکیب نوشتن با حفاظت از اقیانوس، او به من اطمینان داد که قطعاً جایگاهی برای برقراری ارتباط در مورد حفاظت از اقیانوس وجود دارد. در واقع، او به من گفت که بسیار مورد نیاز است. با شنیدن این سخن، تمایل من برای تمرکز بر ارتباطات حفاظت از اقیانوس ها تقویت شد. من دانش ارتباط و نوشتن را در دست داشتم، اما می دانستم که به تجربه واقعی زیست شناسی دریایی نیاز دارم. بنابراین، چمدان هایم را بستم و به سمت خلیج مین حرکت کردم.

جزیره اپلدور شبیه هیچ جزیره ای بود که تا به حال به آن سفر کرده بودم. در ظاهر، امکانات اندک آن توسعه نیافته و ساده به نظر می رسید. با این حال، وقتی به عمق فناوری برای دستیابی به یک جزیره پایدار پی بردید، فکر نمی‌کنید آنقدر ساده باشد. با استفاده از انرژی باد، خورشید و دیزل، Shoals برق خود را تولید می کند. برای دنبال کردن مسیر به سمت یک سبک زندگی پایدار، سیستم‌هایی برای تصفیه فاضلاب، توزیع آب شیرین و شور و کمپرسور SCUBA نگهداری می‌شوند.

عکس از الکساندرا کربی

سبک زندگی پایدار تنها مزیت Shoals نیست. در واقع، من فکر می کنم که کلاس ها حتی چیزهای بیشتری برای ارائه دارند. من در کلاس آشنایی با زیست شناسی پستانداران دریایی که توسط دکتر نادین لیسیاک تدریس می شد شرکت کردم. موسسه اقیانوس شناسی Woods Hole. هدف از این کلاس آموزش زیست شناسی پستانداران دریایی به دانش آموزان با تمرکز بر نهنگ ها و فوک ها در خلیج مین بود. در همان روز اول، کل کلاس در یک نظرسنجی نظارت بر فوک های خاکستری و بندری شرکت کردند. ما توانستیم پس از گرفتن عکس از مکان‌های حمل و نقل مستعمره، شمارش فراوان و مهر و موم‌های فردی با شناسه عکس انجام دهیم. بعد از این تجربه، به بقیه کلاس خیلی امید داشتم. و من ناامید نشدم

در کلاس درس (بله، ما تمام روز بیرون نبودیم و به تماشای فوک‌ها پرداختیم)، مجموعه‌ای از موضوعات از جمله طبقه‌بندی و تنوع گونه‌ها، سازگاری‌های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی برای زندگی در اقیانوس، اکولوژی و رفتار جستجوی غذا، چرخه‌های تولید مثل، آکوستیک زیستی، فعل و انفعالات انسانی و مدیریت گونه های پستانداران دریایی در معرض تهدید

من بیش از آنچه تا به حال امید داشتم در مورد پستانداران دریایی و جزایر شاولز یاد گرفتم. بازدید کردیم جزیره اسموتینوزو داستان های بزرگی در مورد قتل های دزدان دریایی که چندی پیش در جزیره رخ داده بود، به جا گذاشت. فردای آن روز ما وظیفه تکمیل کالبدگشایی مهر چنگ را بر عهده گرفتیم. و حتی با وجود اینکه پرندگان پستانداران دریایی نیستند، من کمی بیشتر از آنچه انتظار داشتم در مورد مرغان دریایی یاد گرفتم، زیرا مادران محافظ و جوجه های دست و پا چلفتی در جزیره پرسه می زدند. مهمترین درس این بود که هرگز خیلی نزدیک نشوید (من به سختی یاد گرفتم - بارها توسط مادران پرخاشگر و بیش از حد تدافعی مدفوع شدم).

عکس از الکساندرا کربی
آزمایشگاه دریایی شولز فرصت فوق‌العاده‌ای را در اختیار من قرار داد تا اقیانوس و حیوانات دریایی قابل توجهی که آن را خانه می‌نامند مطالعه کنم. زندگی در اپلدور به مدت دو هفته چشمان من را به روش جدیدی از زندگی باز کرد که با اشتیاق برای بهتر کردن اقیانوس و محیط زیست تقویت شده بود. در حالی که در Appledore بودم، توانستم تحقیقات معتبر و تجربه میدانی واقعی را تجربه کنم. من جزئیات زیادی در مورد پستانداران دریایی و جزایر شاول آموختم و نگاهی اجمالی به دنیای دریایی انداختم، اما همچنان به ریشه های ارتباطی خود فکر می کردم. Shoals اکنون به من امید زیادی داده است که ارتباطات و رسانه های اجتماعی ابزار قدرتمندی هستند که می توان از آنها برای دسترسی به عموم مردم و بهبود درک سطحی مردم از اقیانوس و مشکلات آن استفاده کرد.

به جرات می توان گفت که جزیره اپلدور را دست خالی ترک نکردم. من با مغزی پر از دانش در مورد پستانداران دریایی، اطمینانی مبنی بر اینکه ارتباطات و علوم دریایی را می توان با هم ترکیب کرد و البته فضولات مرغان بر روی شانه ام (حداقل خوش شانسی) را ترک کردم.