توسط: مارک جی. اسپالدینگ، رئیس بنیاد اقیانوس

چرا MPA ها؟

در اوایل ماه دسامبر، دو هفته را در سانفرانسیسکو گذراندم تا یک جفت جلسه در مورد مناطق حفاظت شده دریایی (MPAs) داشته باشم، که یک اصطلاح کلی برای روش های مختلف برای کنار گذاشتن بخش هایی از اقیانوس ها و مناطق ساحلی برای حمایت از سلامتی است. گیاهان و جانوران دریایی Wild Aid میزبان اولین کنفرانس بود که کنفرانس جهانی MPA Enforcement بود. دوم، گفتگوی اقیانوسی موسسه آسپن بود، که گفت و گو با درخواست از همه مدعوین انجام شد تا در مورد نقش MPA ها و سایر مدیریت های فضایی در رسیدگی به صید بی رویه فکر کنند. بدیهی است که حفاظت از دریا (از جمله استفاده از MPAs) منحصراً شیلات محور نیست. ما باید به تمام عوامل استرس زا در اکوسیستم های اقیانوسی بپردازیم - و در عین حال، صید بی رویه دومین تهدید بزرگ برای اقیانوس (پس از تغییرات آب و هوا) است. در حالی که بسیاری از مناطق حفاظت شده دریایی می توانند و باید برای اهداف متعدد طراحی شوند (مانند حفاظت از تخم ریزی، اکوتوریسم، استفاده تفریحی یا ماهیگیری صنایع دستی)، اجازه دهید توضیح دهم که چرا ما به MPA ها به عنوان ابزاری برای مدیریت شیلات نیز نگاه می کنیم.

مناطق حفاظت شده دریایی دارای مرزهای جغرافیایی هستند، برای مدیریت تاثیر انسان بر اکوسیستم های دریایی طراحی شده اند و رویکردی بلندمدت دارند. این چارچوب معیارهایی را ارائه می دهد که به ما امکان می دهد ماهیگیری را نیز مدیریت کنیم. در MPA ها، مانند شیلات، ما اقدامات انسانی را در رابطه با اکوسیستم ها (و خدمات اکوسیستم) مدیریت می کنیم. ما از اکوسیستم ها محافظت می کنیم (یا نه)، ما طبیعت را مدیریت نمی کنیم:

  • MPA ها نباید در مورد گونه های منفرد (تجاری) باشند
  • MPA ها نباید صرفاً در مورد مدیریت یک فعالیت واحد باشند

MPAها در ابتدا به عنوان راهی برای کنار گذاشتن مکان‌های خاص و حفاظت از تنوع زیستی نماینده در اقیانوس با محدودیت‌های دائمی یا فصلی یا ترکیبی از سایر محدودیت‌های فعالیت‌های انسانی در نظر گرفته شدند. سیستم ملی پناهگاه های دریایی ما برخی از فعالیت ها را مجاز و برخی دیگر را ممنوع می کند (به ویژه استخراج نفت و گاز). MPAها همچنین به ابزاری برای کسانی تبدیل شده‌اند که برای مدیریت ماهیگیری به گونه‌ای کار می‌کنند که جمعیت سالم گونه‌های ماهی تجاری هدفمند را ارتقا دهد. در برخورد با شیلات، MPAها را می توان برای ایجاد مناطق ممنوعه، مناطق فقط ماهیگیری تفریحی یا محدود کردن انواع وسایل ماهیگیری مورد استفاده استفاده کرد. آنها همچنین می توانند زمانی که ماهیگیری در مناطق خاصی انجام می شود محدود کنند - به عنوان مثال، بسته شدن در طول تجمعات تخم ریزی ماهی، یا شاید برای جلوگیری از فصول لانه سازی لاک پشت های دریایی. همچنین می توان از آن برای رفع برخی از عواقب ماهیگیری بیش از حد استفاده کرد.

عواقب صید بی رویه

صید بی رویه نه تنها بد است، بلکه بدتر از آن چیزی است که فکر می کردیم. ماهیگیری اصطلاحی است که ما برای تلاش برای ماهیگیری یک گونه خاص استفاده می کنیم. بیست درصد از شیلات مورد ارزیابی قرار گرفته اند - به این معنی که آنها برای تعیین اینکه آیا آنها دارای جمعیت قوی با نرخ تولید مثل خوب هستند و اینکه آیا فشار ماهیگیری برای اطمینان از بازسازی جمعیت ها باید کاهش یابد، مورد مطالعه قرار گرفته است. از شیلات باقی‌مانده، جمعیت ماهی‌ها با نرخ‌های نگران‌کننده‌ای رو به کاهش است، هم در 80 درصد ماهیگیری‌هایی که ارزیابی نشده و هم برای نیمی (10 درصد) از شیلات ارزیابی‌شده. این امر ما را با تنها 10 درصد از شیلاتی که در حال حاضر در حال کاهش نیستند باقی می‌گذارد - علی‌رغم برخی پیشرفت‌های بسیار واقعی که در نحوه مدیریت ماهیگیری به‌ویژه در ایالات متحده انجام شده است. هر ساله.

تجهیزات مخرب و صیدهای جانبی به زیستگاه ها و حیات وحش در تمام شیلات آسیب می رساند. صید تصادفی یا صید جانبی، گرفتن تصادفی ماهی‌های غیرهدف و سایر حیوانات به عنوان بخشی از بیرون کشیدن تورها است - یک مشکل خاص در مورد تورهای رانش (که می‌توانند تا 35 مایل طول داشته باشند) و وسایل گمشده مانند تورهای گمشده و ماهی. تله‌هایی که حتی اگر دیگر توسط انسان‌ها مورد استفاده قرار نگیرند - و در صید دراز - نوعی ماهیگیری که از خطوطی به طول بین یک مایل تا 50 مایل برای صید ماهی در یک سری قلاب طعمه‌دار روی نخ استفاده می‌کند، به کار خود ادامه می‌دهند. صید جانبی می تواند به ازای هر پوند از گونه های هدف مانند میگو که به سفره می رسد، 9 پوند باشد. از دست دادن ابزار، کشیدن تورها، و نابودی بچه ماهیان، لاک پشت های دریایی و سایر گونه های غیرهدف، همگی از راه هایی هستند که در آنها پیامدهایی برای ماهیگیری صنعتی در مقیاس بزرگ به همراه دارد که هم بر جمعیت ماهیان آینده و هم بر تلاش های موجود برای مدیریت تأثیر می گذارد. آنها بهتر است

حدود 1 میلیارد نفر روزانه برای پروتئین به ماهی متکی هستند و تقاضای جهانی برای ماهی در حال افزایش است. در حالی که در حال حاضر کمی بیش از نیمی از این تقاضا توسط آبزی پروری تامین می شود، ما هنوز هم هر سال حدود 80 میلیون تن ماهی از اقیانوس ها می گیریم. رشد جمعیت همراه با افزایش ثروت به این معنی است که می‌توان انتظار داشت که تقاضا برای ماهی در آینده افزایش یابد. ما می دانیم که ضرر ماهیگیری چیست و می توانیم انتظار داشته باشیم که این رشد جمعیت انسانی به تشدید ماهیگیری بی رویه موجود، از دست دادن زیستگاه به دلیل تجهیزات مخربی که اغلب استفاده می کنیم، و همچنین کاهش کلی زیست توده گونه های ماهی تجاری را ادامه دهد، زیرا ما مسن ترها را هدف قرار می دهیم. ماهی های سن باروری همانطور که در وبلاگ های قبلی نوشته ایم، برداشت صنعتی ماهی های وحشی برای مصرف تجاری در مقیاس جهانی از نظر زیست محیطی پایدار نیست، در حالی که ماهیگیری در مقیاس کوچک و تحت کنترل جامعه می تواند پایدار باشد.

یکی دیگر از دلایل صید بی رویه این است که ما قایق های زیادی داریم و تعداد رو به کاهش ماهی ها را تعقیب می کنیم. تخمین زده می شود که چهار میلیون کشتی ماهیگیری در جهان وجود دارد - تقریباً پنج برابر آنچه ما برای پایداری نیاز داریم. و این ماهیگیران یارانه های دولتی (حدود 25 میلیارد دلار در سال در سراسر جهان) برای توسعه صنعت ماهیگیری دریافت می کنند. اگر انتظار داشته باشیم که جوامع ساحلی و جزیره‌ای کوچک‌تر و منزوی‌تر به ضرورت به توانایی صید ماهی وابسته باشند، باید متوقف شود. تصمیمات سیاسی برای ایجاد شغل، ترویج تجارت بین المللی، یا به دست آوردن ماهی برای مصرف و همچنین تصمیمات بازار شرکتی به این معنی است که ما در ایجاد بسیاری از ناوگان ماهیگیری صنعتی سرمایه گذاری کرده ایم. و با وجود ظرفیت مازاد به رشد خود ادامه می دهد. کارخانه‌های کشتی‌سازی در حال ساخت ماشین‌های کشتار ماهی بزرگ‌تر و سریع‌تر هستند که با رادار ماهی بهتر و بهتر و سایر فناوری‌ها تقویت می‌شود. بعلاوه، ما ماهیگیری در نزدیکی ساحل و ماهیگیری صنایع دستی مبتنی بر جامعه داریم که برای بهترین شیوه ها و تفکر بلندمدت نیز نیاز به نظارت دارد.

من همچنین معتقدم که باید روشن باشیم که به دنبال بازگرداندن ماهیگیری در مقیاس تجاری جهانی به سطحی نیستیم که تمام نیازهای پروتئین ماهی یک میلیارد نفر یا بیشتر توسط ماهی‌های صید شده وحشی برآورده شود - این محتمل نیست. حتی اگر ذخایر ماهی افزایش یابد، ما باید نظم و انضباط داشته باشیم تا هر نوع ماهیگیری تجدید شده پایدار باشد و بنابراین تنوع زیستی کافی در دریا باقی بماند و ما امنیت غذاهای دریایی محلی را با حمایت از ماهیگیران فردی و ماهیگیران مبتنی بر جامعه به جای صنعتی جهانی ارتقا دهیم. بهره برداری در مقیاس و، باید در نظر داشته باشیم که در حال حاضر به دلیل ماهیانی که قبلاً از اقیانوس خارج شده‌اند (تنوع زیستی، گردشگری، خدمات اکوسیستم و سایر ارزش‌های موجود) چقدر زیان اقتصادی متحمل می‌شویم و بازگشت سرمایه ما چقدر بد است. ما به ناوگان ماهیگیری یارانه می دهیم. بنابراین، ما باید بر نقش ماهی به عنوان بخشی از تنوع زیستی، محافظت از شکارچیان سطح بالا برای حفظ تعادل و جلوگیری از آبشارهای تغذیه ای از بالا به پایین تمرکز کنیم (یعنی ما باید از غذای همه حیوانات اقیانوس محافظت کنیم).

بنابراین، یک خلاصه: برای حفظ تنوع زیستی اقیانوس و در نتیجه عملکردهای اکوسیستم آن و همچنین خدماتی که اکوسیستم‌های فعال می‌توانند ارائه کنند، باید ماهیگیری را به میزان قابل توجهی کاهش دهیم، صیدها را در سطحی پایدار قرار دهیم و از فعالیت‌های ماهیگیری مخرب و خطرناک جلوگیری کنیم. نوشتن این مراحل برای من بسیار آسان تر از انجام آن است و تلاش های بسیار خوبی در سطح محلی، منطقه ای، ملی و بین المللی در حال انجام است. و یکی از ابزارها تمرکز گفتگوی اقیانوس سانفرانسیسکو، موسسه آسپن بود: مدیریت فضا و همچنین گونه ها.

استفاده از مناطق حفاظت شده دریایی برای مقابله با یک تهدید بزرگ

همانطور که در خشکی ما سیستمی از زمین های خصوصی و عمومی با درجات مختلف محافظت در برابر طیف گسترده ای از فعالیت های انسانی داریم، همچنین می توانیم از چنین سیستمی در دریا استفاده کنیم. برخی از اقدامات مدیریت شیلات نیز بر مدیریت فضایی تمرکز دارند که تلاش ماهیگیری (MPAs) را محدود می کند. در برخی MPAها محدودیت ها محدود به صید نکردن یک گونه خاص است. ما فقط باید اطمینان حاصل کنیم که تلاش‌ها را به مکان‌ها/گونه‌های دیگر منتقل نمی‌کنیم. که ما ماهیگیری را در مکان های مناسب و زمان مناسب سال محدود می کنیم. و اینکه در صورت تغییر قابل توجه دما، کف اقیانوس یا شیمی اقیانوس، رژیم مدیریت را تنظیم کنیم. و، باید به خاطر داشته باشیم که MPAها کمک محدودی به گونه‌های متحرک (پلاژیک) (مانند ماهی تن یا لاک‌پشت‌های دریایی) ارائه می‌کنند - محدودیت‌های دنده، محدودیت‌های زمانی، و محدودیت‌های صید در مورد ماهی تن، همگی بهتر عمل می‌کنند.

هنگامی که MPA ها را طراحی می کنیم، رفاه انسان نیز یک تمرکز مهم است. بنابراین هر طرح قابل اجرا باید شامل عوامل اکولوژیکی، اجتماعی-فرهنگی، زیبایی شناختی و اقتصادی باشد. ما می دانیم که جوامع ماهیگیری بیشترین سهم را در پایداری دارند و اغلب کمترین گزینه های اقتصادی و جغرافیایی را برای ماهیگیری دارند. اما، بین توزیع هزینه ها و مزایای MPA ها تفاوت وجود دارد. هزینه های محلی و کوتاه مدت (محدودیت های ماهیگیری) برای تولید منافع بلندمدت جهانی (بازگشت تنوع زیستی) فروش سختی است. و مزایای محلی (ماهی بیشتر و درآمد بیشتر) ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا تحقق یابد. بنابراین، شناسایی راه‌هایی برای ارائه مزایای کوتاه‌مدت که به‌اندازه کافی هزینه‌ها را برای جلب مشارکت سهامداران محلی جبران کند، مهم است. متأسفانه، ما از تجربیات خود تا به امروز می دانیم که اگر خرید سهامداران وجود نداشته باشد، تقریباً شکست جهانی تلاش های MPA وجود دارد.

مدیریت ما از اقدامات انسانی باید بر حفاظت از اکوسیستم ها به عنوان یک کل تمرکز کند، حتی اگر اعمال (در حال حاضر) به MPA (به عنوان زیر مجموعه ای از یک اکوسیستم) محدود شود. بسیاری از فعالیت های انسانی (بعضی از آنها دور از MPA ها) بر موفقیت زیست محیطی MPA تأثیر می گذارد. بنابراین، اگر طراحی خود را به درستی انجام دهیم، دامنه ما باید به اندازه کافی گسترده باشد تا از در نظر گرفتن مضرات احتمالی مانند کودهای شیمیایی که برای تأمین مواد مغذی برای محصولات در بالادست، زمانی که از زمین و پایین رودخانه و به اقیانوس ما شسته می شوند، اطمینان حاصل کنیم. .

خبر خوب این است که MPA ها کار می کنند. آنها از تنوع زیستی محافظت می کنند و به حفظ شبکه غذایی کمک می کنند. و، شواهد محکمی وجود دارد که نشان می‌دهد در جایی که ماهیگیری متوقف می‌شود، یا به نوعی محدود می‌شود، گونه‌های مورد علاقه تجاری همراه با تنوع زیستی دیگر باز می‌گردند. و، تحقیقات اضافی همچنین از این تصور عقل سلیم حمایت کرده است که ذخایر ماهی و تنوع زیستی که در داخل MPA باز می گردد، از مرزهای آن می ریزد. اما مقدار بسیار کمی از اقیانوس محافظت می شود، در واقع فقط 1٪ از 71٪ از سیاره آبی ما تحت نوعی محافظت است، و بسیاری از این MPA ها پارک های کاغذی هستند، زیرا آنها فقط روی کاغذ وجود دارند و اجرا نمی شوند. به روز رسانی: دستاوردهای بزرگی در دهه گذشته برای حفاظت از اقیانوس ها انجام شده است، اما با توجه به اینکه تنها 1.6 درصد از اقیانوس "به شدت محافظت می شود"، سیاست حفاظت از زمین بسیار جلوتر است و تقریباً 15 درصد از خشکی ها حفاظت رسمی را به دست آورده است.  علم مناطق حفاظت شده دریایی اکنون بالغ و گسترده شده است و تهدیدهای متعددی که اقیانوس زمین از طریق صید بی رویه، تغییرات آب و هوا، از دست دادن تنوع زیستی، اسیدی شدن و بسیاری از مسائل دیگر با آن مواجه است، اقدامات علمی را تسریع می کند. بنابراین، چگونه می‌توانیم آنچه را که می‌دانیم در حمایت رسمی و قانونی اجرا کنیم؟

MPA ها به تنهایی موفق نخواهند شد. آنها باید با ابزارهای دیگر ترکیب شوند. ما باید به آلودگی، مدیریت رسوبات و عوامل دیگر توجه کنیم. ما باید کار بهتری انجام دهیم تا مطمئن شویم مدیریت فضایی دریایی به خوبی با سایر اشکال مدیریت (سیاست‌های حفاظت از دریا و حفاظت از گونه‌ها به طور کلی) و با نقش‌های سازمان‌های متعدد هماهنگ است. علاوه بر این، ما باید اذعان کنیم که اسیدی شدن اقیانوس ها و گرم شدن اقیانوس ها ناشی از انتشار کربن به این معنی است که ما با تغییر مقیاس چشم انداز مواجه هستیم. جامعه ما موافق است که ما باید تا حد امکان MPAهای جدید ایجاد کنیم، حتی با نظارت بر موارد موجود برای بهبود طراحی و اثربخشی آنها. حفاظت دریایی نیاز به یک حوزه سیاسی بسیار بزرگتر دارد. لطفاً به انجمن ما بپیوندید (با کمک مالی یا ثبت نام در خبرنامه ما) و به بزرگتر و قویتر شدن حوزه کمک کنید تا بتوانیم تغییر ایجاد کنیم.