اینجا در بنیاد اقیانوس، ما به قدرت اقیانوس و تأثیرات جادویی آن بر مردم و سیارهها اعتقاد داریم. مهمتر از آن، به عنوان یک بنیاد جامعه، ما معتقدیم که جامعه ما شامل همه کسانی است که به اقیانوس متکی هستند. تویی! زیرا صرف نظر از جایی که در آن زندگی می کنید، همه از اقیانوس و سواحل سالم سود می برند.
ما از کارکنان خود به عنوان بخشی از جامعه خود خواستیم که خاطرات مورد علاقه خود را از آب، اقیانوس و سواحل به ما بگویند - و چرا آنها برای بهتر کردن اقیانوس برای همه زندگی روی زمین تلاش می کنند. در اینجا آنچه آنها گفتند:
من همیشه اقیانوس را دوست داشتم، و دیدن آن از چشمان دخترم باعث شده است که برای محافظت از آن اشتیاق بیشتری پیدا کنم.
فرانسیس لنگ
«از زمانی که به یاد دارم، تعطیلات خانوادگی من در ساحل بود، جایی که نسیم اقیانوس را برای اولین بار در سن دو ماهگی احساس کردم. هر تابستان، ساعتهای طولانی به سمت جنوب بوئنوس آیرس رانندگی میکردیم و رودخانه ریو د لا پلاتا، رودخانهای که به اقیانوس اطلس میپیوندد، میرفتیم. تمام روز را در ساحل می ماندیم و امواج آن را می شستند. من و خواهرم به ویژه از بازی در نزدیکی ساحل لذت میبردیم، بازیهایی که اغلب شامل پدرم در اعماق ماسهها و تنها سرش بیرون بود. بیشتر خاطرات دوران رشد من مربوط به (یا مربوط به) اقیانوس است: پارو زدن در اقیانوس آرام، غواصی در پاتاگونیا، تعقیب صدها دلفین، گوش دادن به اورکاها، و سفر در آب های گل آلود قطب جنوب. به نظر می رسد این مکان بسیار خاص من است.»
آندریا کاپورو
من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در کنار اقیانوس در فلوریدا بزرگ شدم و نمی توانم زمانی را به یاد بیاورم که ساحل خانه من نبود. من قبل از اینکه بتوانم راه بروم شنا را یاد گرفتم و بسیاری از بهترین خاطرات دوران کودکی ام این است که پدرم به من موج سواری بدن را آموخت یا روزها را با خانواده در آب گذراند. در کودکی تمام روز را در آب می گذراندم و امروز ساحل هنوز یکی از مکان های مورد علاقه من در جهان است.
الکساندرا رفوسکو
این عکس من و پدرم در سال 1990 در جزیره پندر است. من همیشه می گویم که اقیانوس برای من مانند خانه است. هر زمان که کنارش می نشینم، بدون توجه به هر کجای دنیا که هستم، احساس آرامش و «حق» شدیدی می کنم. شاید به این دلیل است که من با آن به عنوان بخش بزرگی از زندگی ام بزرگ شدم، یا شاید این فقط قدرتی است که اقیانوس برای همه دارد.»
الکسیس والاوری-اورتن
اولین خاطرات من از اقیانوس همیشه مرا به یاد زمان سپری شده با خانواده و دوستان خوب می اندازد. جای خاصی در قلب من دارد پر از خاطرات گرامی از دفن دوستان در شن، سوار شدن بوگی با خواهر و برادرم، پدرم که بعد از من شنا می کند وقتی من روی شناور به خواب می روم، و با صدای بلند در مورد آنچه ممکن است در اطراف ما شنا کند فکر می کنم. آنقدر بیرون شنا کردیم که دیگر نتوانستیم زمین را لمس کنیم. زمان گذشته است، زندگی تغییر کرده است و اکنون ساحل جایی است که من و شوهرم، دختر بچه، سگ و سگم در آن قدم می زنیم تا اوقاتی با کیفیت را با یکدیگر بگذرانیم. من خواب می بینم که دختر کوچکم را وقتی کمی بزرگتر شد به آبگیرها ببرم تا همه موجوداتی را که باید در آنجا کشف کند به او نشان دهم. ما اکنون در حال ایجاد خاطرات در اقیانوس هستیم و امیدواریم که او مانند ما آن را گرامی بدارد."
آلیسا هیلد
«در حالی که «اقیانوس» من دریاچه میشیگان بود (که زمان زیادی را در آن گذراندم)، به یاد دارم که اقیانوس را برای اولین بار در یک سفر خانوادگی به فلوریدا دیدم. وقتی بزرگ شدم فرصت سفر زیاد نداشتیم، اما به ویژه اقیانوس مکان هیجان انگیزی برای بازدید بود. نه تنها شناور کردن در اقیانوس در مقابل دریاچه های آب شیرین بسیار آسان تر بود، بلکه امواج بسیار بزرگتر و آسان تر برای سوار شدن به بوگی بودند. ساعتها برای گرفتن ساحل استراحت میکردم تا زمانی که شکمم از سوختگی فرش پوشیده شد و حرکت کردن برایم دردناک بود.»
بن شیلک
همانطور که دفترچه یادداشت مادرم از من می گوید، من همیشه آب را دوست داشتم و اکنون دوست دارم برای محافظت از آن کار کنم. اینجا من به عنوان یک کودک خردسال در حال بازی در آب های دریاچه ایری هستم.
پارک کورتنی
من در سن 8 سالگی در سیدنی. گذراندن روزها با کشتیها و قایقهای بادبانی در اطراف بندر سیدنی و گذراندن زمان زیادی در ساحل بوندی، عشق من به اقیانوس را تقویت کرد. در واقع، من از آب بندر سیدنی می ترسیدم، زیرا آب سرد و عمیق بود – اما با این وجود همیشه به آن احترام می گذاشتم.
فرناندو برتو
اولین خاطرات من از اقیانوس شکار صدف های کوچک کوکینا و کشیدن کلپ های شسته شده در امتداد سواحل کالیفرنیا در تعطیلات خانوادگی بود. حتی امروز، من این را جادویی میدانم که اقیانوس تکههای کوچکی از خود را در امتداد ساحل میریزد – این چنین بینشی را در مورد آنچه در آبهای نزدیک ساحل زندگی میکند و ظاهر کف آن، بسته به فراوانی جلبکها، نیمه صدفها، تکههای آب، به دست میدهد. پوسته های مرجانی، سخت پوستان، یا پوسته حلزونی که در امتداد خط ساحلی رسوب کرده اند.
کیتلین لودر
برای من، اقیانوس مکانی مقدس و معنوی است. اینجا جایی است که میروم تا آرامش داشته باشم، سختترین تصمیمهایم را بگیرم، برای از دست دادن و تغییر سوگواری کنم و بزرگترین هیجانهای زندگی را جشن بگیرم. وقتی موجی به من برخورد میکند، احساس میکنم اقیانوس به من یک «پنج بالا» میدهد تا ادامه دهم.»
کیت کیلرلین موریسون
"عشق من به اقیانوس ناشی از عشق من به آب، گذراندن دوران کودکی ام در رودخانه های میسوری و دریاچه های میشیگان است. من اکنون به اندازه کافی خوش شانس هستم که در کنار اقیانوس زندگی می کنم، اما هرگز ریشه های خود را فراموش نمی کنم!
کیتی تامپسون
من از کودکی شیفته اقیانوس بودم. همه چیز در مورد آن مرا مجذوب کرد و این کشش اسرارآمیز را به اقیانوس داشت. می دانستم که باید حرفه ای را در علوم دریایی دنبال کنم و واقعاً از همه چیزهایی که آموخته ام شگفت زده شده ام. بهترین بخش در مورد حضور در این زمینه این است که ما دائماً هر روز در حال یادگیری چیزهای جدیدی در مورد اقیانوس هستیم - همیشه در حال یادگیری!
لیلی ریوس بردی
«بزرگ شدن، تعطیلات خانوادگی به ساحل یک مراسم سالانه بود. خاطرات شگفتانگیزی از بازی در شنها و گذرگاه پیادهروی، شناور شدن در آب و کمک به نزدیکتر کردن کالسکه به ساحل دارم.»
میشل لوگان
من در کودکی در آبشار نیاگارا. من به طور کلی از داستان های افرادی که در یک بشکه بر روی آبشار می روند شگفت زده شدم.
تامیکا واشنگتن
من در یک شهر مزرعه کوچک در دره مرکزی کالیفرنیا بزرگ شدم و برخی از بهترین خاطرات من شامل فرار خانواده ما به ساحل مرکزی کالیفرنیا از کامبریا تا خلیج مورو است. پیاده روی در ساحل، کاوش در استخرهای جزر و مد، جمع آوری یشم، صحبت با ماهیگیران در اسکله. خوردن ماهی و چیپس. و، مورد علاقه من، بازدید از مهرها.»
مارک جی. اسپالدینگ
آیا می خواهید در مورد اینکه بنیاد جامعه چیست بیشتر بدانید؟
در مورد معنای بنیاد جامعه برای ما اینجا بخوانید: