نوشته مارک جی اسپالدینگ، رئیس بنیاد اقیانوس

SeaWeb 2012.jpg
[قایق ماهیگیری در بندر هنگ کنگ (عکس: Mark J. Spalding)]

هفته گذشته در دهمین اجلاس بین المللی غذاهای دریایی پایدار در هنگ کنگ شرکت کردم. در اجلاس امسال، 10 کشور با ترکیبی از صنعت، سازمان های غیردولتی، دانشگاهیان و دولت حضور داشتند. و، مایه دلگرمی بود که دیدم جلسه دوباره فروخته شد و این صنعت واقعاً درگیر است و تعداد زیادی از صندلی ها را پر می کند.

چیزهایی که در اجلاس سران یاد گرفتم و تأثیر آنها بر آنچه که در مورد آن فکر می کردم بسیار است. همیشه یاد گرفتن چیزهای جدید و شنیدن از سخنرانان جدید خوب است. به این ترتیب، این یک بررسی واقعیت برای برخی از کارهایی بود که ما در رابطه با آبزی پروری پایدار انجام می دادیم - تأیید و ایده های جدید. 

همانطور که برای پرواز 15 ساعته بازگشت به ایالات متحده در هواپیما نشسته ام، هنوز هم سعی می کنم سرم را در مورد مسائل مربوط به اجلاس سران، سفر میدانی چهار روزه خود بچرخانم تا به مدرسه قدیمی و آبزی پروری بسیار مدرن در سرزمین اصلی چین نگاه کنم. و صادقانه بگویم، دیدگاه کوتاه من از عظمت و پیچیدگی خود چین است.

سخنرانی افتتاحیه دکتر استیو هال از مرکز جهانی ماهی روشن کرد که ما باید نگران نقش «غذای ماهی» (به معنی آب شور و آب شیرین)، نه فقط غذاهای دریایی، در کاهش فقر و گرسنگی باشیم. تضمین عرضه پایدار غذای ماهی ابزاری قدرتمند برای افزایش امنیت غذایی برای فقرا و حفظ ثبات سیاسی است (زمانی که عرضه کاهش می‌یابد و قیمت غذا افزایش می‌یابد، اختلالات مدنی نیز افزایش می‌یابد). و، ما باید اطمینان حاصل کنیم که وقتی در مورد غذای ماهی صحبت می کنیم، نه صرفاً تقاضای بازار محور، در مورد امنیت غذایی صحبت می کنیم. تقاضا برای سوشی در لس آنجلس یا باله کوسه در هنگ کنگ است. نیاز مادری است که به دنبال پیشگیری از سوءتغذیه و مسائل مربوط به رشد فرزندانش است.

نکته پایانی این است که مقیاس مسائل می تواند طاقت فرسا باشد. در واقع، تجسم مقیاس چین به تنهایی می تواند سخت باشد. بیش از 50 درصد از مصرف ماهی ما در سطح جهان از عملیات آبزی پروری است. از این میزان، چین یک سوم را بیشتر برای مصرف خود تولید می کند و آسیا نزدیک به 90 درصد تولید می کند. و چین یک سوم کل ماهی‌های صید شده وحشی را مصرف می‌کند – و منبع چنین صید وحشی را در سطح جهانی تامین می‌کند. بنابراین، نقش این کشور واحد هم در عرضه و هم در تقاضا بیشتر از سایر مناطق جهان است. و از آنجایی که این شهر به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به شهرنشینی و ثروتمندتر شدن است، انتظار این است که همچنان در سمت تقاضا تسلط داشته باشد.

Seaweb-2012.jpg

[داون مارتین، رئیس SeaWeb، در حال سخنرانی در اجلاس بین المللی غذاهای دریایی 2012 در هنگ کنگ (عکس: Mark J. Spalding)]

بنابراین تنظیم زمینه در اینجا در مورد اهمیت آبزی پروری بسیار گویا است. در حال حاضر تخمین زده می شود که 1 میلیارد نفر برای پروتئین به ماهی متکی هستند. کمی بیش از نیمی از این تقاضا توسط آبزی پروری تامین می شود. رشد جمعیت، همراه با افزایش ثروت در مناطقی مانند چین به این معنی است که می‌توان انتظار داشت تقاضا برای ماهی در آینده افزایش یابد. و باید توجه داشت که تقاضا برای ماهی با شهرنشینی و ثروت به طور جداگانه افزایش می یابد. ثروتمندان ماهی می خواهند و فقرای شهری به ماهی متکی هستند. اغلب گونه های مورد تقاضا بر گونه های موجود برای فقرا تأثیر منفی می گذارد. به عنوان مثال، ماهی قزل آلا و سایر عملیات های پرورش ماهی گوشتخوار در کانادا، نروژ، ایالات متحده و جاهای دیگر، مقادیر زیادی ماهی آنچوی، ساردین و سایر ماهی های کوچکتر مصرف می کنند (حدود 3 تا 5 پوند ماهی برای هر پوند ماهی تولید شده) . انحراف این ماهی ها از بازار محلی در شهرهایی مانند لیما، پرو قیمت این منابع پروتئینی با کیفیت بالا را افزایش می دهد و در نتیجه دسترسی آنها را برای فقرای شهری محدود می کند. ناگفته نماند به حیوانات اقیانوسی که برای غذا به ماهی های کوچکتر نیز وابسته هستند. علاوه بر این، ما می دانیم که بیشتر ماهیگیری های وحشی بیش از حد صید می شوند، مدیریت ضعیفی دارند، ضعیف اجرا می شوند و همچنان از پیامدهای تغییرات آب و هوایی و اسیدی شدن اقیانوس ها آسیب خواهند دید. بنابراین، افزایش تقاضا برای ماهی با کشتن ماهی در طبیعت برآورده نخواهد شد. با آبزی پروری ارضا خواهد شد.

و به هر حال، افزایش سریع «سهم بازار» آبزی پروری برای مصرف ماهی هنوز تلاش ماهیگیری وحشی را در کل کاهش نداده است. بیشتر آبزی پروری مورد تقاضا در بازار به پودر ماهی و روغن ماهی در خوراک هایی که از صیدهای وحشی به دست می آید، متکی است. بنابراین، نمی‌توانیم بگوییم که تولید آبزی‌پروری فشار ماهیگیری بیش از حد اقیانوس‌های ما را کاهش می‌دهد، اما اگر به روش‌هایی که ما بیشتر به آن نیاز داریم گسترش یابد: تامین نیازهای امنیت غذایی برای جهان. باز هم به بررسی اتفاقاتی که با تولیدکننده غالب، چین می افتد، برمی گردیم. مشکل در چین این است که رشد تقاضای آن بسیار بالاتر از میانگین جهانی است. بنابراین پر کردن شکاف آینده در آن کشور سخت خواهد بود.

برای مدت طولانی در حال حاضر، مثلاً 4,000 سال است، چین به تمرین آبزی پروری می پردازد. بیشتر در کنار رودخانه‌ها در دشت‌های سیل‌آبی که در آن پرورش ماهی با محصولاتی از یک نوع یا آن صورت مشترک بود. و معمولاً هم‌مکانی از نظر همزیستی برای ماهی‌ها و محصولات کشاورزی مفید بود. چین در حال حرکت به سمت صنعتی شدن آبزی پروری است. البته، تولید صنعتی در مقیاس بزرگ ممکن است به معنای ردپای نامطلوب کربن باشد، فقط از بحث حمل و نقل. یا ممکن است برخی از صرفه های مقیاس سودمند برای پاسخگویی به تقاضا وجود داشته باشد.

SeaWeb 2012.jpg

[یک کشتی در حال عبور در بندر هنگ کنگ (عکس: Mark J. Spalding)]
 

آنچه در این اجلاس آموختیم و در سفر میدانی به سرزمین اصلی چین دیدیم این است که راه حل های نوآورانه تری برای چالش مقیاس و تامین نیازهای پروتئین و بازار وجود دارد. در سفر میدانی خود دیدیم که آنها در تعدادی از تنظیمات مختلف مستقر شده اند. آنها شامل نحوه تامین جوجه ها، تهیه خوراک، پرورش، مراقبت های بهداشتی ماهی، تورهای قلمی جدید و سیستم های بازگرداندن بسته بودند. نکته اصلی این است که ما باید اجزای این عملیات را برای اطمینان از دوام واقعی آنها تراز کنیم: انتخاب گونه مناسب، فناوری مقیاس و مکان مناسب برای محیط. شناسایی نیازهای فرهنگی-اجتماعی محلی (هم عرضه غذا و هم نیروی کار)، و تضمین منافع اقتصادی پایدار. و، ما باید به کل عملیات نگاه کنیم - تأثیر تجمعی فرآیند تولید از انبار تا محصول بازار، از حمل و نقل تا مصرف آب و انرژی.

SeaWeb که میزبان اجلاس سالانه است، به دنبال «تامین دائمی و پایدار غذاهای دریایی» برای جهان است. از یک طرف، من با آن مفهوم مخالفتی ندارم. اما، همه ما باید بدانیم که این به معنای گسترش آبزی پروری است، به جای تکیه بر حیوانات وحشی برای تامین نیازهای پروتئینی جمعیت رو به رشد جهان. احتمالاً باید مطمئن شویم که به اندازه کافی از ماهی‌های وحشی در دریا را کنار می‌گذاریم تا تعادل اکوسیستم را حفظ کنیم، نیازهای معیشتی را در سطح صنایع دستی (امنیت غذایی) تامین کنیم و شاید اجازه دهیم که نوعی بازار لوکس در مقیاس کوچک اجتناب‌ناپذیر باشد. زیرا، همانطور که در وبلاگ های قبلی اشاره کرده ام، بردن هر حیوان وحشی به مقیاس تجاری برای مصرف جهانی پایدار نیست. هر بار فرو می ریزد. در نتیجه، همه چیز زیر بازار لوکس و بالاتر از برداشت های معیشتی محلی به طور فزاینده ای از آبزی پروری حاصل می شود.

با توجه به تداوم اقلیم و اثرات زیست محیطی مصرف پروتئین از منابع گوشتی، این احتمالاً چیز خوبی است. ماهی پرورش یافته در مزرعه، اگرچه کامل نیست، اما امتیاز بهتری از مرغ و گوشت خوک و بسیار بهتر از گوشت گاو دارد. "بهترین" در بخش ماهی پرورشی احتمالاً همه بخش های اصلی پروتئین گوشت را در معیارهای عملکرد پایدار رهبری می کند. البته ناگفته نماند که همانطور که هلن یورک (از Bon Apetit) در سخنرانی خود گفت که سیاره کوچک ما نیز بهتر است اگر پروتئین گوشت کمتری در رژیم غذایی خود مصرف کنیم (یعنی بازگشت به دورانی که پروتئین گوشت یک کالای لوکس بود. ).

SeaWeb2012.jpg

به گفته روهانا سوباسینگه، کارشناس آبزی پروری فائو، مشکل این است که بخش آبزی پروری به اندازه کافی سریع رشد نمی کند تا نیازهای پیش بینی شده را برآورده کند. سالانه 4 درصد رشد داشته است، اما رشد آن در سال های اخیر کند شده است. او نیاز به نرخ رشد 6 درصدی را می بیند، به ویژه در آسیا که تقاضا به سرعت در حال رشد است، و آفریقا که تثبیت عرضه غذای محلی برای افزایش ثبات منطقه و رشد اقتصادی حیاتی است.

به نوبه خود، من مایلم شاهد پیشرفت‌های جدید در سیستم‌های چند گونه‌ای و مستقل، کنترل‌شده کیفیت آب، برای ایجاد شغل و رفع نیازهای پروتئینی در مناطق شهری که چنین عملیاتی می‌تواند برای بازار محلی به‌خوبی تنظیم شود، به کار گرفته شود. و، من می‌خواهم حمایت‌های بیشتری را برای حیوانات وحشی دریا ترویج کنم تا به سیستم زمان بدهم تا از شکار تجاری جهانی توسط انسان‌ها نجات پیدا کند.

برای اقیانوس،
علامت