کلر کریستین سرپرست اجرایی این شرکت است ائتلاف قطب جنوب و اقیانوس جنوبی (ASOC)، همسایگان دفتر دوستانه ما در اینجا در DC و خارج از اقیانوس جهانی.

Antarctica_6400px_from_Blue_Marble.jpg

در ماه مه گذشته، من در سی و نهمین نشست مشورتی پیمان قطب جنوب (ATCM)، یک نشست سالانه برای کشورهایی که این پیمان را امضا کرده اند، شرکت کردم. پیمان قطب جنوب برای تصمیم گیری در مورد نحوه اداره قطب جنوب. برای کسانی که در آن شرکت نمی کنند، جلسات دیپلماتیک بین المللی اغلب به طرز شگفت آوری کند به نظر می رسند. به سادگی زمان می برد تا چندین کشور در مورد نحوه برخورد با یک موضوع به توافق برسند. با این حال، در برخی مواقع، ATCM تصمیمات سریع و جسورانه ای گرفته است و امسال این تصمیم بود سالگرد 25th یکی از بزرگترین پیروزی های قرن بیستم برای محیط زیست جهانی - تصمیم برای ممنوعیت استخراج معادن در قطب جنوب.

در حالی که این ممنوعیت از زمان موافقت با آن در سال 1991 جشن گرفته شده است، بسیاری نسبت به ادامه آن تردید دارند. احتمالاً غارت بشر در نهایت پیروز خواهد شد و نادیده گرفتن پتانسیل فرصت های اقتصادی جدید بسیار سخت خواهد بود. اما در ATCM امسال، 29 کشور تصمیم‌گیرنده که عضو معاهده قطب جنوب (به نام طرف‌های مشورتی معاهده قطب جنوب یا ATCP) هستند، به اتفاق آرا با قطعنامه‌ای موافقت کردند که در آن «تعهد قاطع خود را برای حفظ و ادامه اجرای...به عنوان بالاترین موضوع اعلام کرد». اولویت» ممنوعیت فعالیت های معدنی در قطب جنوب، که بخشی از پروتکل حفاظت از محیط زیست به معاهده قطب جنوب (که پروتکل مادرید نیز نامیده می شود) است. در حالی که تأیید حمایت از ممنوعیت موجود ممکن است دستاوردی به نظر نرسد، من معتقدم که گواهی محکمی بر قدرت تعهد ATCPها به حفظ قطب جنوب به عنوان فضایی مشترک برای همه نوع بشر است.


در حالی که تأیید حمایت از ممنوعیت موجود ممکن است دستاوردی به نظر نرسد، من معتقدم که گواهی محکمی بر قدرت تعهد ATCPها به حفظ قطب جنوب به عنوان فضایی مشترک برای همه نوع بشر است. 


تاریخچه چگونگی به وجود آمدن ممنوعیت معدن، تاریخ شگفت انگیزی است. ATCPها بیش از یک دهه را صرف مذاکره در مورد شرایط مقررات معدنکاری کردند، که به شکل یک معاهده جدید، کنوانسیون تنظیم فعالیت‌های منابع معدنی قطب جنوب (CRAMRA) خواهد بود. این مذاکرات جامعه محیط زیست را بر آن داشت تا ائتلاف قطب جنوب و اقیانوس جنوبی (ASOC) را سازماندهی کند تا برای ایجاد پارک جهانی قطب جنوب، جایی که استخراج معدن ممنوع است، استدلال کند. با این وجود، ASOC مذاکرات CRAMRA را از نزدیک دنبال کرد. آنها، همراه با برخی از ATCPها، از ماینینگ حمایت نمی کردند، اما می خواستند مقررات را تا حد امکان قوی کنند.

وقتی بحث های CRAMRA سرانجام به پایان رسید، تنها چیزی که باقی ماند این بود که ATCP ها آن را امضا کنند. همه باید امضا می کردند تا توافقنامه اجرایی شود. در یک چرخش شگفت‌انگیز، استرالیا و فرانسه، که هر دو سال‌ها روی CRAMRA کار می‌کردند، اعلام کردند که امضا نمی‌کنند، زیرا حتی استخراج معدنی که به خوبی تنظیم شده بود، خطر زیادی برای قطب جنوب به همراه داشت. یک سال بعد، همان ATCPها به جای آن پروتکل محیطی را مذاکره کردند. پروتکل نه تنها استخراج معادن را ممنوع کرد، بلکه قوانینی را برای فعالیت های غیر استخراجی و همچنین فرآیندی برای تعیین مناطق ویژه حفاظت شده تعیین کرد. بخشی از پروتکل فرآیندی را برای بازنگری توافقنامه پنجاه سال پس از لازم‌الاجرا شدن آن (2048) شرح می‌دهد. در صورت درخواست توسط یک کشور طرف معاهده، و یک سری اقدامات خاص برای رفع ممنوعیت استخراج معدن، از جمله تصویب یک رژیم قانونی الزام آور برای اداره فعالیت های استخراجی.


نادرست نیست اگر بگوییم که پروتکل انقلابی در سیستم پیمان قطب جنوب ایجاد کرد. 


کانال Lemaire (1).JPG

نادرست نیست اگر بگوییم که پروتکل انقلابی در سیستم پیمان قطب جنوب ایجاد کرد. احزاب شروع به تمرکز بر حفاظت از محیط زیست نسبت به گذشته کردند. ایستگاه های تحقیقاتی قطب جنوب شروع به بررسی عملیات خود برای بهبود اثرات زیست محیطی خود، به ویژه در مورد دفع زباله کردند. ATCM کمیته ای برای حفاظت از محیط زیست (CEP) برای اطمینان از اجرای پروتکل و بررسی ارزیابی های اثرات زیست محیطی (EIA) برای فعالیت های جدید پیشنهادی ایجاد کرد. در همان زمان، سیستم معاهده رشد کرده و ATCPهای جدیدی مانند جمهوری چک و اوکراین را اضافه کرده است. امروزه بسیاری از کشورها به طور موجهی به سرپرستی خود در محیط قطب جنوب و تصمیم خود برای حفاظت از این قاره افتخار می کنند.

با وجود این رکورد قوی، هنوز در رسانه ها سروصداهایی وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از ATCPها صرفاً منتظرند تا ساعت در دوره بررسی پروتکل به پایان برسد تا بتوانند به گنج مورد نظر در زیر یخ دسترسی پیدا کنند. برخی حتی اعلام می‌کنند که معاهده یا پروتکل 1959 قطب جنوب در سال 2048 منقضی می‌شود. یک بیانیه کاملا نادرست قطعنامه امسال به تأیید مجدد این موضوع کمک می‌کند که ATCPها درک می‌کنند که خطر برای قاره سفید شکننده آنقدر زیاد است که حتی امکان استخراج با مقررات بسیار بالا را فراهم نمی‌کند. موقعیت منحصر به فرد قطب جنوب به عنوان قاره ای منحصراً برای صلح و علم برای جهان بسیار ارزشمندتر از منابع معدنی بالقوه آن است. بدبین بودن در مورد انگیزه های ملی آسان است و فرض می کنیم که کشورها فقط در راستای منافع محدود خود عمل می کنند. قطب جنوب نمونه ای از این است که چگونه کشورها می توانند در جهت منافع مشترک جهان متحد شوند.


قطب جنوب نمونه ای از این است که چگونه کشورها می توانند در جهت منافع مشترک جهان متحد شوند.


با این حال، در این سالگرد، مهم است که دستاوردها را جشن بگیریم و برای نگاه کردن به آینده ممنوعیت استخراج به تنهایی قطب جنوب را حفظ نخواهد کرد. تغییرات آب و هوا تهدیدی برای بی ثبات کردن صفحات یخی عظیم این قاره است و اکوسیستم های محلی و جهانی را به طور یکسان تغییر می دهد. علاوه بر این، شرکت کنندگان در نشست مشورتی پیمان قطب جنوب می توانند از مفاد پروتکل برای تقویت حفاظت از محیط زیست بهره بیشتری ببرند. آنها به ویژه می توانند و باید شبکه ای جامع از مناطق حفاظت شده را تعیین کنند که از تنوع زیستی محافظت کند و به رفع برخی از اثرات تغییرات آب و هوایی بر منابع منطقه کمک کند. دانشمندان مناطق حفاظت شده فعلی قطب جنوب را به عنوان "ناکافی، غیر معرف و در معرض خطر" (1)، به این معنی که آنها در حمایت از منحصر به فردترین قاره ما به اندازه کافی پیش نمی روند.

در حالی که ۲۵ سال صلح، علم و بیابان دست نخورده را در قطب جنوب جشن می‌گیریم، امیدوارم سیستم معاهده قطب جنوب و بقیه جهان برای تضمین ثبات ربع قرن دیگر و اکوسیستم‌های پر رونق در قاره قطبی ما اقدام کنند.

جزیره بارینتوس (86).JPG