سیاهههای سفر خردمند: قسمت اول

موارد زیر گزارش های روزانه نوشته شده توسط دکتر جان وایز است. دکتر وایز به همراه تیمش در خلیج کالیفرنیا و اطراف آن در جستجوی نهنگ ها سفر کردند. دکتر وایز آزمایشگاه عاقلانه سم شناسی محیطی و ژنتیکی را اداره می کند.

روز 1
در آماده شدن برای یک اکسپدیشن، آموخته ام که تلاش، برنامه ریزی، تعهد و شانس روزافزونی وجود دارد که به ما اجازه می دهد تا به قایق برسیم، به عنوان یک تیم جمع شویم و برای روزهای کار در دریا آماده شویم. اسنافوس لحظه آخری، آب و هوای نامشخص، جزئیات پیچیده، همه در سمفونی هرج و مرج توطئه می کنند تا ما را در حالی که برای سفر پیش رو آماده می کنیم، مختل کرده و به چالش بکشند. در نهایت، ما می توانیم توجه خود را به کار در دست انجام دهیم و به دنبال نهنگ ها باشیم. روزهای زیادی کار سخت با آزمایش ها و مصیبت های خودشان در پیش است و ما با بهترین تلاش خود با آنها مقابله خواهیم کرد. ما تمام روز (9 ساعت) را در آفتاب داغ کورتز و چند کار کمان پولادی قابل توجه توسط جانی طول کشید و ما موفق شدیم از هر دو نهنگ نمونه برداری کنیم. این یک راه عالی برای شروع سفر است - 2 بیوپسی در روز اول پس از غلبه بر موانع بسیار!

روز 2
با ده ها اردک مرده مواجه شدیم. علت مرگ آنها نامشخص و نامشخص است. اما اجسام متورم متعددی که مانند شناورها در آب شناور بودند، نشان می‌داد که چیزی ناخوشایند در جریان است. ماهی‌های مرده‌ای که دیروز دیدیم و شیر دریایی مرده‌ای که امروز از کنار آن‌ها گذشتیم، تنها برای افزایش رمز و راز و برجسته کردن نیاز به نظارت و درک بهتر از آلودگی اقیانوس‌ها هستند. عظمت دریا زمانی به وجود آمد که یک نهنگ گوژپشت بزرگ به شکلی درخشان درست در مقابل کمان قایق با همه ما در حال تماشا بود. اولین نمونه‌برداری صبحگاهی خود را از یک قوزدار تغذیه‌کننده با نمایشی عالی از کار گروهی گرفتیم، در حالی که مارک ماهرانه ما را از اخبار کلاغ به نهنگ راهنمایی کرد.

روز 3
اوایل فهمیدم امروز قرار است روز شخصیت سازی برای همه ما باشد. X در این روز نقطه را علامت گذاری نمی کند. ساعت های طولانی جستجو مورد نیاز است. در حالی که خورشید برای سومین روز ما را پخت - نهنگ جلوتر از ما بود. بعد پشت سرمان بود. بعد از ما جا ماند. بعد حق با ما بود. وای نهنگ های براید سریع هستند. پس مستقیم رفتیم. برگشتیم و برگشتیم. رفتیم سمت چپ درست رفتیم نهنگ از هر طرف می خواست ما بچرخیم. چرخیدیم. هنوز نزدیک نیست. و بعد مثل اینکه می دانست بازی تمام شده است، نهنگ ظاهر شد و کارلوس از لانه کلاغ فریاد زد. "درست آنجاست! درست در کنار قایق». در واقع، نهنگ دقیقاً در کنار دو بیوپسیر ظاهر شد و نمونه ای از آن به دست آمد. راه ما و نهنگ از هم جدا شد. ما در نهایت یک نهنگ دیگر را خیلی دیرتر در روز پیدا کردیم - نهنگ باله ای این بار و نمونه دیگری به دست آوردیم. تیم واقعاً به هم پیوسته است و به خوبی با هم کار می کند. مجموع ما اکنون 7 نمونه برداری از 5 نهنگ و 3 گونه مختلف است.

روز 4
درست زمانی که برای چرت صبحگاهی سر تکان می‌دادم، صدای «بالنا» را شنیدم که به معنای نهنگ اسپانیایی است. البته اولین کاری که باید می کردم این است که سریع تصمیم بگیرم. نهنگ باله حدود دو مایل در یک جهت بود. دو نهنگ گوژپشت حدود 2 مایل در جهت مخالف قرار داشتند و نظرات در مورد اینکه کدام جهت حرکت کنند متفاوت بود. من تصمیم گرفتم که به دو گروه تقسیم شویم زیرا شانس کمی برای هر 3 نهنگ به عنوان یک گروه وجود داشت. ما همان کار را انجام دادیم و فاصله‌ای را که نزدیک‌تر و نزدیک‌تر می‌شد دور زدیم، اما هرگز به اندازه کافی به نهنگ نزدیک نشدیم. از طرف دیگر، قایق، همانطور که می ترسیدم، نتوانست نهنگ های گوژپشت را پیدا کند و به زودی نیز با دست خالی برگشت. اما، بازگشت آنها مسئله دیگری را حل کرد و با راهنمایی ما، آنها توانستند نمونه برداری از نهنگ را انجام دهند، و ما به مسیر خود بازگشتیم و به سمت شمال به سمت هدف نهایی خود یعنی سن فیلیپ رفتیم، جایی که ما خدمه آزمایشگاه وایز را عوض خواهیم کرد.

روز 5
معرفی تیم:
این کار شامل سه گروه مختلف است - تیم آزمایشگاه ویز، خدمه Sea Shepherd و تیم Universidad Autonoma de Baja California Sur (UABCS).

تیم UABCS:
کارلوس و آندره آ: شاگردان خورخه که میزبان و همکار محلی ماست و مجوزهای نمونه برداری مکزیکی لازم را دارد.

دریای چوپان:
کاپیتان فنچ: کاپیتان، کارولینا: کارشناس رسانه، شیلا: آشپز ما، ناتان: دکهند از فرانسه

تیم آزمایشگاه حکیم:
مارک: کاپیتان در کار ما در خلیج مین، ریک: از سفرهای دریایی ما در خلیج مکزیک و خلیج مین، راشل: Ph.D. دانشجوی دانشگاه لوئیزویل، جانی: نهنگ بیوپسیر فوق العاده، شان: دکترای ورودی. دانشجو، جیمز: دانشمند
بالاخره من هستم. من رئیس این ماجراجویی و رهبر آزمایشگاه حکیم هستم.

با 11 صدا، از 3 تیم با 3 فرهنگ کاری متفاوت، کار بی اهمیتی نیست، اما سرگرم کننده است و جریان دارد و ما واقعاً خیلی خوب با هم کار می کنیم. این یک گروه بزرگ از مردم است، همه فداکار و سخت کوش!

روز 6
[آنجا] یک نهنگ گوژپشت درست نزدیک لنگرگاه ما بود که به این طرف و آن طرف شنا می کرد، احتمالاً خواب بود، بنابراین ما شروع به تعقیب کردیم. در نهایت، نهنگ در کمان بندر ما در موقعیت بیوپسی عالی ظاهر شد، بنابراین ما یکی را گرفتیم و در اوایل عید پاک در نظر گرفتیم. تعداد بیوپسی ما یک روز بود.
و سپس... نهنگ های اسپرم! درست اندکی بعد از ناهار - یک نهنگ اسپرم درست جلوتر دیده شد. یک ساعت گذشت و سپس نهنگ و نهنگ دوم ظاهر شد. حالا می دانستیم که آنها به کجا می روند. بعد کجا؟ من بهترین حدسمو زدم یک ساعت دیگر گذشت. سپس، به طرز جادویی، نهنگ درست در کنار بندر ما ظاهر شد. درست حدس زده بودم ما آن نهنگ اول را از دست دادیم، اما نهنگ دوم را بیوپسی کردیم. هشت نهنگ و سه گونه همگی در یک روز باشکوه عید پاک بیوپسی شدند! ما 26 بیوپسی از 21 نهنگ و 4 گونه مختلف (اسپرم، گوژپشت، باله و براید) جمع آوری کردیم. 

روز 7
بیشتر اوقات یک روز آرام بود، زیرا در تلاش برای بیوپسی نهنگ ها و انتخاب خدمه جدید در سان فیلیپ، زمینی را پوشاندیم. سوار شدن بر خلاف جریان در یک کانال سرعت ما را کاهش می داد، بنابراین کاپیتان فنچ بادبان را بالا برد تا از آن عبور کند. هر یک از ما از فرصتی که برای مدتی قایقرانی به دست آوردیم خوشحال شدیم.

روز 8
تمام اقدامات بیوپسی امروز در اوایل روز و از قایق انجام شد. ما صخره‌های خطرناکی در زیر آب داشتیم که حرکت در مارتین شین را دشوار می‌کرد. ما قایق را زمانی که نهنگ‌ها به ساحل نزدیک‌تر بودند مستقر کردیم، و نمودارها در مورد محل قرارگیری صخره‌ها ابهامات زیادی داشتند. پس از مدت کوتاهی، جانی و کارلوس 4 بیوپسی از قایق گرفتند و ما به راه خود برگشتیم و امیدوار به کارهای بیشتر بودیم. با این حال، این تقریباً برای آن روز خواهد بود، زیرا ما فقط یک نهنگ دیگر را در آن روز دیدیم و نمونه برداری کردیم. ما 34 نمونه برداری از 27 نهنگ با 5 نهنگی که امروز نمونه برداری کردیم، داریم. هوا در راه است، بنابراین باید یک روز زودتر در سن فیلیپ باشیم. 

برای خواندن گزارش‌های کامل دکتر وایز یا مطالعه بیشتر در مورد کارهای او، لطفاً به آن مراجعه کنید وب سایت آزمایشگاه حکیم. قسمت دوم به زودی